از صبح که دیدم یک نفر از طریق گوگل وارد اینجا شده، احساس میکنم یکی از آشنایانه که آدرس اینجا رو پیدا کرده!
به فکر تغییر آدرس و حذف کردن افتادم، اما نتونستم.
اینجا رو دوست دارم
میخوام نوشته هام بمونه
و به این هم فکر کردم که شاید بهانه خوبیه که از متعلقاتم! دل بکنم
مامان زنگ زد
فکر میکنم درباره موضوع اصلی کار خوبی کردم و هرچند کم، اما حرف خوبی زدم
اما شاید لحنم با خودش مناسب نبود
باید حواسم رو بیشتر جمع کنم
باید کمتر حرف بزنم
و باید خیییلی بیشتر یاد بگیرم
فای عزیزم
ساعت یک و نیمه
ناراحتی که کاری نکردی
فکرت مشغوله بابت وبلاگت
حتی کمی هم خودتو سرزنش میکنی که چرا این آدرس رو انتخاب کردی
بهت حق میدم که دوست نداشته باشی افرادی که باهاشون ارتباط نزدیک داری اینجا رو بخونن
اما شاید بهتره که کمی رهاتر باشی
انقدر سخت نگیری
حالا که اینجا رو دوست داری، حفظش کن
الان هم پاشو
ناهار درست کن
و بعد بیشتر بنویس از اینکه قراره چه کاراییو انجام بدی
حتی از اینکه چه کاراییو دوست داری انجام بدی
کمی رویاپردازی کن و به خودت اجازه بده که حداقل در عالم خیال رها بشی و نترسی
میفهمم
رویا پردازی نمیکنی چون میترسی نرسی و این شیرینی خیالی به غمی واقعی تبدیل بشه
بنویس
این بار در دفترت
شاید هم همینجا
اما میخوام رها باشی و سانسور نکنی
که فکر میکنم این اتفاق در خلوت خودت بهتر رخ میده
شوق دارم براش
دوست دارم همین الان انجامش بدم
اما ناهار
برم چیزی درست کنم و بعد برگردم
درس ها رو هم پیش میبرم
اما همه چیز باشه برای بعد نوشتن
قراره اتفاقای ویژه ای بیفته
قراره برنامه ریزی صورت بگیره
پس پیش به سوش!
پ.ن: آدرس رو عوض کردم
حالا راحت ترم.
درباره این سایت